مهندسی بهداشت محیط
خلیج فارس، دارای متنوع ترین اکوسیستم های جهان بوده که از نظر تنوع رویشگاههای گرمسیری، گونه های مختلف جانداران آبزی و ... دارای شرایط بسیار ویژه ایست. متأسفانه در چند سال اخیر احداث مجتمع های متعدد نفت، گاز و پتروشیمی در کنار آن باعث ایجاد پسابهای نفتی و شیمیایی، جمع شدن مواد زائد، دفع زباله، آلودگی صوتی، سوزاندن گازهای تفکیکی و ... شده که این امر محیط زیست و اکوسیستم منطقه را به چالش کشیده است.
خلیج فارس، دارای متنوع ترین اکوسیستم های جهان بوده که از نظر تنوع رویشگاههای گرمسیری، گونه های مختلف جانداران آبزی و ... دارای شرایط بسیار ویژه ایست. متأسفانه در چند سال اخیر احداث مجتمع های متعدد نفت، گاز و پتروشیمی در کنار آن باعث ایجاد پسابهای نفتی و شیمیایی، جمع شدن مواد زائد، دفع زباله، آلودگی صوتی، سوزاندن گازهای تفکیکی و ... شده که این امر محیط زیست و اکوسیستم منطقه را به چالش کشیده است.
از سوی دیگر تخریب مرجان های طبیعی در عسلویه و خلیج نایبند به منظور احداث واحدهای جدید، تخریب اکوسیستم خلیج فارس و تبدیل شدن خور موسی به مرداب به دلیل رعایت نکردن اصول صحیح جایگیری مجتمع های پتروشیمی، از بین رفتن صدف های مرواریدساز خلیج فارس بدلیل آلوده شدن آب ها به مواد شیمیایی مختلف و مضر غیرقابل تجزیه، هیدرولیز شدن تخم موجودات آبزی، بارورنشدن و از بین رفتن آبزیان در مرحله نوزادی و از بین رفتن امنیت شغلی صیادان و در نتیجه تلاش برای صید در نقاط عمیق و دور دست از جمله اثرات منفی زیست محیطی این آلودگیها بر خلیج فارس می باشد. حادثه ای تکان دهنده که چندی پیش نیز در همسایگی استان بوشهر اتفاق افتاده و بر زندگی مردمان آن منطقه اثرات بسیار مخربی داشته است. ساکنان ماهشهر که به قول خودشان روزگاری ۷ روز هفته را ماهی و میگو می خوردند دیگر اطمینانی به سلامت صیدشان ندارند. محمد جعفر سادات موسوی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس می گوید: به دنیا آمدن نوزادان ناقص الخلقه در حواشی خلیج فارس از اثرات زیان بار ورود فاضلاب پتروشیمی های ماهشهر به بدن آبزیان خلیج فارس بوده است. حال سئوالی که ذهن ها را متوجه خود می سازد اینکه با وجود استقرار بزرگترین های پتروشیمی دنیا در منطقه عسلویه چه مشکلاتی در آینده گریبان گیر مردم این نواحی خواهد شد؟ و چه راه کارهایی برای حل این مشکل بزرگ وجود دارد؟
هفته گذشته به هنگام بازدید از فاز یک پتروشیمی واقع در عسلویه با صحنه اسفباری روبرو شدیم. آنچه را که دیدیم باور نمی کردیم، منطقه ای بسیار گسترده از دریا که آغشته به مواد نفتی و پساب های آلوده پتروشیمی بود و سکوت مسئولان که شرایط را برای سوء استفاده از وضع موجود فراهم آورده بود.
البته در فاصله چند مایلی از این منطقه ماهیگیران در حال ماهیگیری و تلاش برای بدست آوردن روزی حلال خود از دریا بودند، غافل از این که آنچه آنان به عنوان دسترنج و عرق جبین بر سر سفره مردم می برند ارمغانی آلوده به انواع پساب های صنعتی پتروشیمی است.
با پیگیری های بعمل آمده مشخص گردید که این پساب ها از جانب واحد تصفیه پساب های صنعتی مبین به دریا هدایت می شوند! که این نیز از عجایب مدیریتی کشور ماست.
واحدی که خود وظیفه تصفیه پساب های صنعتی را بر عهده دارد بزرگترین آلوده کننده ی دریا در این منطقه می باشد.
مشاهده این صحنه اسف بار ما را بر آن داشت تا مصاحبه ای با برخی از کارمندان واحد تصفیه پساب های صنعتی پتروشیمی مبین انجام دهیم.
شایان ذکر است کارمندان شرکت مذکور انجام هر گونه مصاحبه ای را منوط به عدم ارایه مشخصات خود دانستند. ما نیز با قبول خواسته ی آنان، شرایط گفتگویی دوستانه را فراهم آورده ایم که جهت تنویر افکار عمومی در سایت درج می گردد.
● جهت آشنایی خوانندگان در خصوص نحوه تصفیه پساب ها در این واحد توضیحاتی بفرمایید؟
این واحد با هدف تصفیه ۶ هزار متر مکعب در شبانه روز و ۳۰۰ متر مکعب در ساعت طراحی و ساخته شده است. پساب های صنعتی آلوده به این واحد به دو شیوه فیزیکی و شیمیایی تصفیه شده و سپس جهت تصفیه نهایی به حوضچه بیولوژیک فرستاده می شوند.
در این حوضچه توسط باکتری ها پساب آلوده، تصفیه شده و سپس به منظور آب سرویس واحد ها مورد استفاده قرار می گیرد. در حال حاضر درصد قابل توجهی* از پساب ورودی به این واحد بدون کمترین تصفیه ای وارد دریا می شود و باقی مانده نیز به دلیل ضعف در طراحی، بدون تصفیه فیزیکی به طور مستقیم جهت تصفیه شیمیایی به حوضچه تصفیه شیمیایی(DAF) فرستاده می شود.
در بسیاری از موارد با توجه به نرمال نبودن خروجی حوضچه تصفیه شیمیایی به حوضچه تصفیه بیولوژیک فرستاده نمی شود و روانه دریا می گردد.
شایان ذکر است که جهت تغذیه حوضچه تصفیه بیولوژیک "Aeration" از فاضلاب انسانی نیز استفاده می کنند.
● آیا نظارتی توسط کارشناسان سازمان محیط زیست بر روند تصفیه پساب های صنعتی در این واحد صورت می گیرد؟
متأسفانه نظارت بسیار ضعیفی از جانب سازمان ها و ارگان های مسئول بر این واحد اعمال می شود. نمی توان گفت کلیه سازمان های مسئول از فجایعی که در این واحد روی می دهد بی اطلاع هستند.
البته تا کنون مسئولان این واحد و ناظران مربوطه نهایت تلاش خود را جهت مسکوت ماندن این فجایع به کار گرفته اند.
علاوه بر سازمان محیط زیست، HSE مستقر در پتروشیمی که به منزله بازوی سازمان محیط زیست در این وزارت خانه (نفت) است وظیفه حفاظت و کنترل بر روند تصفیه در این واحد را بر عهده دارد که با فشارهای مدیریت این پتروشیمی تمامی این فجایع را از چشم سازمان محیط زیست، مردم و مسئولین پنهان نگه می دارد.
به عنوان مثال در این مدت بیش از چند صد سرویس لجن صنعتی بسیار خطرناک که حاصل فرآیند تصفیه ناقص این واحد بوده به صورت غیر قانونی در مکان های نامشخصی تخلیه گردید، چه بسا این لجن های صنعتی بسیار خطرناک توسط پیمانکار مربوطه وارد دریا شده باشد زیرا هیچ گونه نظارتی بر نحوه تخلیه و دفع این زباله های بسیار سمی و خطرناک وجود ندارد در حالی که HSE از نحوه دفع لجن ها و روغن های صنعتی حاصل فرآیند تصفیه آگاهی کامل داشته و موظف است تا زمان تکمیل واحد زباله سوز، این لجن های فوق العاده سمی را در مکانی خاص و با رعایت ضوابط و مقررات زیست محیطی دفن نماید به گونه ای که امکان نشت این مواد به محیط پیرامونی و آلودگی محیط زیست به حداقل برسد.
● آیا می توان گفت با وجود دفع تعداد بسیاری زیادی سرویس از لجن های صنعتی، سازمان های مسئول از این جریان آگاهی ندارند؟! در صورت عدم اطلاع این سازمان ها، پس چگونه می خواهند نقش نظارتی خود را بر واحد های صنعتی ایفا کنند؟ و چگونه کوتاهی خود را در این زمینه توجیه می کنند؟
با پیگیری های انجام شده دریافتیم که مدیریت مبین برای فرار از اقدامات غیر قانونی خود، از امضا قرارداد با پیمانکار اولیه حمل این مواد خودداری نموده و تنها با تفاهم شفاهی بدین کار مبادرت ورزیده است.
● آیا مدیر پتروشیمی مبین از وقوع چنین فجایعی بی اطلاع است؟
به نظر نمی رسد مدیریت این مجتمع پتروشیمی از این فجایع بی اطلاع باشد، موضوعی که اکثر شاغلین در این مجتمع بدان صحه گذاشته اند.
مدیرعامل و رییس مجتمع و رییس واحد تصفیه پساب صنعتی فردی غیر بومی اند و از این بابت کمترین توجهی به وضعیت موجود ندارند که این رفتار غیر مسئولانه آنها در آینده ای بسیار نزدیک تبعات ناگواری بر زندگی مردم بومی خواهد داشت.
آنان سعی در مخفی کاری وضعیت موجود دارند. البته بعضی وقت ها کنترل اوضاع از دستشان خارج می شود.
به عنوان مثال هم اکنون اگر خروجی واحد را مشاهده کنید خواهید دید که به علت Over flow (سرریز) از مخازن ذخیره، خروجی واحد کاملا تیره بوده و صد در صد مواد خروجی بدون تصفیه روانه دریا می شود و چون در حال حاضر کارمندان استخدامی در این واحد به صورت قراردادی مشغول به کار هستند حتی نیروهای بومی و متعهد نیز از بازگو کردن حوادث و شرایط اسفبار حاکم بر این واحد خود داری می کنند. آنان از این که مبادا شغل خود را از دست بدهند، از بازگو کردن حقایق واهمه دارند.
در قراردادهای داخلی مجتمع نیز بندی را گنجانده اند که کارمندان شاغل در واحد های این پتروشیمی می بایست از انتقال اخبار به بیرون خودداری کنند.
سیاست های کلی این مجتمع مبنی بر عدم خروج اطلاعات از بعد امنیتی مورد قبول می باشد اما موضوع مهم این که آنان با گنجاندن این بند به قراردادهای کارکنان خود درصدد پنهان کاری و سوء استفاده از آن، برای مقاصد غیر قانونی خود هستند.
● چه موادی جهت تصفیه به این واحد وارد می شوند و به طور کلی آیا در حال حاضر این واحد از نظر کیفی توانایی تصفیه این پساب ها را دارد یا خیر؟
این واحد در فاز یک پتروشیمی واقع شده و با توجه به استقرار پتروشیمی های الفین جم، آروماتیک برزویه، متانول زاگرس، اوره و آمونیاک غدیر، الفین آریا ساسول و پتروشیمی پارس در این فاز، جهت تصفیه انواع پساب های صنعتی پتروشیمی طراحی شده است، ولی در حال حاضر با توجه به عدم نصب آنالیزورهای دقیق و انجام دستی فرایند تصفیه (البته در صورت تصفیه) تصفیه این پساب ها به سختی صورت می پذیرد.
● یعنی در صورت نصب آنالیزور و ابزار دقیق واحد، توانایی تصفیه ی همه پساب های ورودی را دارید؟
خیر، در صورتی که پساب ورودی به این واحد غیراستاندارد باشد، اگر تمامی قسمت های این واحد نیز وارد سرویس شوند باز هم در خصوص تصفیه این پساب ها دچار مشکل می شویم.
در اینجا می توان دو دلیل برای این ادعا بیان کرد. یکی ضعف در طراحی سیستم و نبود نظارت دقیق بر اجرای پروژه و دوم اینکه متأسفانه پساب خروجی بسیاری از پتروشیمی های منطقه، خارج از محدوده تعیین شده و استاندارد می باشد که این مهم سبب می شود تصفیه این مواد با مشکل مواجه گردد.
● آیا بر خروجی این پتروشیمی ها نظارتی صورت می گیرد یا خیر ؟
همانطور که گفتم این نظارت بسیار ضعیف بوده بطوری که می توان گفت این ناظران کمترین الزامی برای حرکت آنها در محدوده قانونی ایجاد نکرده اند. متأسفانه کسانی که وظیفه نظارت بر عملکرد این واحد را دارند هنوز نسبت به حساسیت کار خود توجیه نشده اند و به علت پایین بودن سوابق کاری آنها در زمینه پساب، می توان براحتی آنها را گمراه کرد. کما اینکه در مورد بسیاری از ناظران این اتفاق روی داده است.
در بازدید اخیر خانم جوادی، رییس محترم سازمان محیط زیست کشور که به طور سرزده از منطقه بازدید نمود نیز این ماجرا تکرار شد. در آن بازدید مدیران واحد نیم ساعت پیش از حضور رییس سازمان محیط زیست، از حضور وی در منطقه با خبر شدند. در آن لحظه به علت کمبود مواد شیمیایی (که البته ناشی از ضعف مدیریت در سفارش دهی بموقع مواد اولیه فرایند تصفیه بوده است) واحد در حالت Shut down (خاموش) بوده که با دستور مدیر واحد و مدیر مجتمع با ته مانده موادی که داشته اند واحد را راه اندازی کرده و سعی در عادی نشان دادن شرایط دارند. خانم جوادی نیز در زمان بازدید وقتی به انتهای واحد می رسند از رییس واحد می پرسند آیا خروجی به سمت دریا هم دارید؟ که مدیر با خونسردی تمام پاسخ می دهند «خیر». رییس سازمان محیط زیست می پرسد با پساب خروجی حاصل فرآیند تصفیه چه می کنید؟ اگر این پساب ها به دریا نمی ریزید پس آن ها را چه می کنید؟ مدیر مربوطه پاسخ می دهد «با استفاده از آن ها، تعداد ۱۸۰۰ درختی را که درون واحد کاشته ایم، آبیاری می کنیم. جالب این که ورودی واحد به طور متوسط ۱۵۰ متر مکعب در ساعت بوده که در صورت تصفیه !! می توان یک جنگل با چند ده هزار اصله نهال را آبیاری کرد. و یا این که با آن می توان منطقه ای به وسعت چند ده هزار متر مربع را در سال به زیر آب برد.
این که رییس سازمان محیط زیست سخنان این مدیر جسور را باور کرده یا نه را به عهده افکار عمومی می گذارم.
البته باور من این است که خانم جوادی مترصد دستیابی به فرصتی مناسب برای پاسخگویی به جسارت این مدیر است، مدیری که با بیان پاسخی بی اساس و غیرمسئولانه سعی در گمراه کردن وی و هیأت همراه را داشته است.
● آیا بعد از بازدید ایشان و هیأت همراه تغییری در وضعیت واحد بوجود آمد؟
با قاطعیت تمام می گویم خیر . نبود نظارت دقیق از طرف سازمان محیط زیست باعث شده در مواردی حتی با وجود فراهم بودن همه شرایط جهت تصفیه پساب های صنعتی نیز این واحد فقط به منزله یک ایستگاه ذخیره و پمپاژ این مواد سمی به دریا عمل کند و پساب های سمی را بدون کمترین عملیاتی روانه دریا می کند. البته با توجه به دستور مدیریت و برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات فاجعه بار این واحد، دفع و پمپاژ این مواد سمی به صورت شبانه صورت می گیرد.
باید متذکر شوم عمق دریا و گاهی اوقات هم جزر و مد باعث می شود در محل تخلیه این مواد اثری بر جای نماند.
البته بعضی مواقع آلودگی پساب های دفع شده چنان بالا می باشد که حتی جریان های شدید دریایی هم توان پوشش این فجایع را ندارد. در این موارد باز هم شاهد سکوت سازمان محیط زیست هستیم که جای بسی تعجب است.
● به هنگام بازدید از ساحل دریا موفق به فیلم برداری از لاین خروجی پساب بسیار آلوده این واحد شدیم. ظاهرا این واحد در حال حاضر از انجام امور محوله ناتوان بوده و توانایی تصفیه پساب های صنعتی ورودی به این واحد را ندارد. آیا به طور کلی تا کنون این واحد به بهره برداری رسیده است یا خیر؟
بهره برداری و تکمیل این واحد بارها یه تعویق افتاده است. قرار بود تیرماه ۱۳۸۶ به صورت کامل به بهره برداری برسد که تا کنون این وعده ها عملی نشده است. در حال حاضر این واحد به صورت دستی به فعالیت های خود می پردازد. به گفته مسئولان ارشد پتروشیمی بهره برداری از آن به ابتدای آبان ماه موکول شده است.
● به نظر شما دلایل مدیران این مجتمع برای تأخیر در راه اندازی این واحد چیست؟
اگر از مدیر این واحد و رییس مجتمع سئوال کنید پاسخی جز نیمه کار رها شدن پروژه توسط پیمانکار، تخصیص نیافتن به موقع اعتبارات و . . . نخواهید یافت. اما پاسخ دقیق تر این است که این گفته ها فقط بهانه ای برای توجیه رفتارهای غیرقانونی شان است.
آنان می توانند با انجام تعمیرات جزیی، تلاش بیشتر و آگاه نمودن کارمندان و بهربرداران واحد نسبت به حساسیت موضوع، تا حد زیادی جلوی این فاجعه زیست محیطی را بگیرند.
اما متأسفانه نبود نظارت دقیق بر عملکرد این واحد، عدم توجه مطبوعات و نهادهای مربوط به این فجایع سبب شده که آنها در سایه ناآگاهی مردم و مسئولین به اقدامات غیر قانونی خود ادامه دهند.
حال باید پرسید چرا تا کنون این واحد به بهره برداری کامل نرسیده است در حالی که نقش زیرساخت را برای سایر واحد های پتروشیمی ایفا می کند؟
● علت عملی نشدن وعده های مسئولین در خصوص بهره برداری از این واحد چیست؟
چرا خبرنگاران رسانه های استان تا کنون نسبت به این موضوع هیچ واکنشی از خود نشان نداده اند؟
● چرا با توجه به تأکید مدیران ارشد پتروشیمی مبنی بر به بهره برداری رساندن دستی این واحد، باز هم شاهد ورود این مواد آلوده و سمی به دریا هستیم؟
● چه کسی پاسخگوی شهروندان و کودکانی است که درچند صد متری این واحد، با استفاده از آب دریا زندگی می گذرانند؟
● آیا ورود این مواد به دریا سبب آلوده کردن آبی نیست که به وسیله آب شیرین کن ها به خورد مردم می دهند؟
آیا این آب شیرین کن ها توان تصفیه آب های آلوده صنعتی و پتروشیمی را دارند؟
● چرا با وجود توانایی مالی این مجتمع برای دفن لجن های صنعتی حاصل فرایند تصفیه تا کنون هیچ مکان استاندارد خاصی برای دفن این مواد در نظر گرفته نشده اشت؟
● چرا و چگونه مواد مذکور بدون هیچ گونه نظارتی از جانب کارشناسان پتروشیمی مبین و کارشناسان سازمان محیط زیست، دفع شده است؟
● چگونه با هزینه مبالغ هنگفت، این واحد هنوز به بهره برداری کامل نرسیده و تنها به ایستگاهی برای پمپاژ پساب آلوده به دریا تبدیل شده است؟
با قبول نقش و جایگاه بخش انرژی در اقتصاد کشور در فرآیند توسعه، باید به این موضوع اشاره کرد که توسعه ی غیر اصولی صنعت پتروشیمی در حاشیه خلیج نایبند و طرح کنگان در منطقه عسلویه، دریا را به نابودی خواهد کشاند و در آینده ای نزدیک این مناطق با معضل زیست محیطی بزرگی از جمله نابودی ذخایر آبزیان مواجه و مردم استان های همجوار نیز از اثرات اسف بار توسعه ناپایدار این مناطق در امان نخواهند ماند.
حفظ محیط زیست با توسعه صنعتی مخالف نیست اما صنعت باید با فناوریهای برتر و روزآمد شکل گیرد که علاوه بر مقرون به صرفه بودن اثرات زیست محیطی کمتری ایجاد کند.
خلیج فارس، دارای متنوع ترین اکوسیستم های جهان بوده که از نظر تنوع رویشگاههای گرمسیری، گونه های مختلف جانداران آبزی و ... دارای شرایط بسیار ویژه ایست. متأسفانه در چند سال اخیر احداث مجتمع های متعدد نفت، گاز و پتروشیمی در کنار آن باعث ایجاد پسابهای نفتی و شیمیایی، جمع شدن مواد زائد، دفع زباله، آلودگی صوتی، سوزاندن گازهای تفکیکی و ... شده که این امر محیط زیست و اکوسیستم منطقه را به چالش کشیده است.
از سوی دیگر تخریب مرجان های طبیعی در عسلویه و خلیج نایبند به منظور احداث واحدهای جدید، تخریب اکوسیستم خلیج فارس و تبدیل شدن خور موسی به مرداب به دلیل رعایت نکردن اصول صحیح جایگیری مجتمع های پتروشیمی، از بین رفتن صدف های مرواریدساز خلیج فارس بدلیل آلوده شدن آب ها به مواد شیمیایی مختلف و مضر غیرقابل تجزیه، هیدرولیز شدن تخم موجودات آبزی، بارورنشدن و از بین رفتن آبزیان در مرحله نوزادی و از بین رفتن امنیت شغلی صیادان و در نتیجه تلاش برای صید در نقاط عمیق و دور دست از جمله اثرات منفی زیست محیطی این آلودگیها بر خلیج فارس می باشد. حادثه ای تکان دهنده که چندی پیش نیز در همسایگی استان بوشهر اتفاق افتاده و بر زندگی مردمان آن منطقه اثرات بسیار مخربی داشته است. ساکنان ماهشهر که به قول خودشان روزگاری ۷ روز هفته را ماهی و میگو می خوردند دیگر اطمینانی به سلامت صیدشان ندارند. محمد جعفر سادات موسوی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس می گوید: به دنیا آمدن نوزادان ناقص الخلقه در حواشی خلیج فارس از اثرات زیان بار ورود فاضلاب پتروشیمی های ماهشهر به بدن آبزیان خلیج فارس بوده است. حال سئوالی که ذهن ها را متوجه خود می سازد اینکه با وجود استقرار بزرگترین های پتروشیمی دنیا در منطقه عسلویه چه مشکلاتی در آینده گریبان گیر مردم این نواحی خواهد شد؟ و چه راه کارهایی برای حل این مشکل بزرگ وجود دارد؟
هفته گذشته به هنگام بازدید از فاز یک پتروشیمی واقع در عسلویه با صحنه اسفباری روبرو شدیم. آنچه را که دیدیم باور نمی کردیم، منطقه ای بسیار گسترده از دریا که آغشته به مواد نفتی و پساب های آلوده پتروشیمی بود و سکوت مسئولان که شرایط را برای سوء استفاده از وضع موجود فراهم آورده بود.
البته در فاصله چند مایلی از این منطقه ماهیگیران در حال ماهیگیری و تلاش برای بدست آوردن روزی حلال خود از دریا بودند، غافل از این که آنچه آنان به عنوان دسترنج و عرق جبین بر سر سفره مردم می برند ارمغانی آلوده به انواع پساب های صنعتی پتروشیمی است.
با پیگیری های بعمل آمده مشخص گردید که این پساب ها از جانب واحد تصفیه پساب های صنعتی مبین به دریا هدایت می شوند! که این نیز از عجایب مدیریتی کشور ماست.
واحدی که خود وظیفه تصفیه پساب های صنعتی را بر عهده دارد بزرگترین آلوده کننده ی دریا در این منطقه می باشد.
مشاهده این صحنه اسف بار ما را بر آن داشت تا مصاحبه ای با برخی از کارمندان واحد تصفیه پساب های صنعتی پتروشیمی مبین انجام دهیم.
شایان ذکر است کارمندان شرکت مذکور انجام هر گونه مصاحبه ای را منوط به عدم ارایه مشخصات خود دانستند. ما نیز با قبول خواسته ی آنان، شرایط گفتگویی دوستانه را فراهم آورده ایم که جهت تنویر افکار عمومی در سایت درج می گردد.
● جهت آشنایی خوانندگان در خصوص نحوه تصفیه پساب ها در این واحد توضیحاتی بفرمایید؟
این واحد با هدف تصفیه ۶ هزار متر مکعب در شبانه روز و ۳۰۰ متر مکعب در ساعت طراحی و ساخته شده است. پساب های صنعتی آلوده به این واحد به دو شیوه فیزیکی و شیمیایی تصفیه شده و سپس جهت تصفیه نهایی به حوضچه بیولوژیک فرستاده می شوند.
در این حوضچه توسط باکتری ها پساب آلوده، تصفیه شده و سپس به منظور آب سرویس واحد ها مورد استفاده قرار می گیرد. در حال حاضر درصد قابل توجهی* از پساب ورودی به این واحد بدون کمترین تصفیه ای وارد دریا می شود و باقی مانده نیز به دلیل ضعف در طراحی، بدون تصفیه فیزیکی به طور مستقیم جهت تصفیه شیمیایی به حوضچه تصفیه شیمیایی(DAF) فرستاده می شود.
در بسیاری از موارد با توجه به نرمال نبودن خروجی حوضچه تصفیه شیمیایی به حوضچه تصفیه بیولوژیک فرستاده نمی شود و روانه دریا می گردد.
شایان ذکر است که جهت تغذیه حوضچه تصفیه بیولوژیک "Aeration" از فاضلاب انسانی نیز استفاده می کنند.
● آیا نظارتی توسط کارشناسان سازمان محیط زیست بر روند تصفیه پساب های صنعتی در این واحد صورت می گیرد؟
متأسفانه نظارت بسیار ضعیفی از جانب سازمان ها و ارگان های مسئول بر این واحد اعمال می شود. نمی توان گفت کلیه سازمان های مسئول از فجایعی که در این واحد روی می دهد بی اطلاع هستند.
البته تا کنون مسئولان این واحد و ناظران مربوطه نهایت تلاش خود را جهت مسکوت ماندن این فجایع به کار گرفته اند.
علاوه بر سازمان محیط زیست، HSE مستقر در پتروشیمی که به منزله بازوی سازمان محیط زیست در این وزارت خانه (نفت) است وظیفه حفاظت و کنترل بر روند تصفیه در این واحد را بر عهده دارد که با فشارهای مدیریت این پتروشیمی تمامی این فجایع را از چشم سازمان محیط زیست، مردم و مسئولین پنهان نگه می دارد.
به عنوان مثال در این مدت بیش از چند صد سرویس لجن صنعتی بسیار خطرناک که حاصل فرآیند تصفیه ناقص این واحد بوده به صورت غیر قانونی در مکان های نامشخصی تخلیه گردید، چه بسا این لجن های صنعتی بسیار خطرناک توسط پیمانکار مربوطه وارد دریا شده باشد زیرا هیچ گونه نظارتی بر نحوه تخلیه و دفع این زباله های بسیار سمی و خطرناک وجود ندارد در حالی که HSE از نحوه دفع لجن ها و روغن های صنعتی حاصل فرآیند تصفیه آگاهی کامل داشته و موظف است تا زمان تکمیل واحد زباله سوز، این لجن های فوق العاده سمی را در مکانی خاص و با رعایت ضوابط و مقررات زیست محیطی دفن نماید به گونه ای که امکان نشت این مواد به محیط پیرامونی و آلودگی محیط زیست به حداقل برسد.
● آیا می توان گفت با وجود دفع تعداد بسیاری زیادی سرویس از لجن های صنعتی، سازمان های مسئول از این جریان آگاهی ندارند؟! در صورت عدم اطلاع این سازمان ها، پس چگونه می خواهند نقش نظارتی خود را بر واحد های صنعتی ایفا کنند؟ و چگونه کوتاهی خود را در این زمینه توجیه می کنند؟
با پیگیری های انجام شده دریافتیم که مدیریت مبین برای فرار از اقدامات غیر قانونی خود، از امضا قرارداد با پیمانکار اولیه حمل این مواد خودداری نموده و تنها با تفاهم شفاهی بدین کار مبادرت ورزیده است.
● آیا مدیر پتروشیمی مبین از وقوع چنین فجایعی بی اطلاع است؟
به نظر نمی رسد مدیریت این مجتمع پتروشیمی از این فجایع بی اطلاع باشد، موضوعی که اکثر شاغلین در این مجتمع بدان صحه گذاشته اند.
مدیرعامل و رییس مجتمع و رییس واحد تصفیه پساب صنعتی فردی غیر بومی اند و از این بابت کمترین توجهی به وضعیت موجود ندارند که این رفتار غیر مسئولانه آنها در آینده ای بسیار نزدیک تبعات ناگواری بر زندگی مردم بومی خواهد داشت.
آنان سعی در مخفی کاری وضعیت موجود دارند. البته بعضی وقت ها کنترل اوضاع از دستشان خارج می شود.
به عنوان مثال هم اکنون اگر خروجی واحد را مشاهده کنید خواهید دید که به علت Over flow (سرریز) از مخازن ذخیره، خروجی واحد کاملا تیره بوده و صد در صد مواد خروجی بدون تصفیه روانه دریا می شود و چون در حال حاضر کارمندان استخدامی در این واحد به صورت قراردادی مشغول به کار هستند حتی نیروهای بومی و متعهد نیز از بازگو کردن حوادث و شرایط اسفبار حاکم بر این واحد خود داری می کنند. آنان از این که مبادا شغل خود را از دست بدهند، از بازگو کردن حقایق واهمه دارند.
در قراردادهای داخلی مجتمع نیز بندی را گنجانده اند که کارمندان شاغل در واحد های این پتروشیمی می بایست از انتقال اخبار به بیرون خودداری کنند.
سیاست های کلی این مجتمع مبنی بر عدم خروج اطلاعات از بعد امنیتی مورد قبول می باشد اما موضوع مهم این که آنان با گنجاندن این بند به قراردادهای کارکنان خود درصدد پنهان کاری و سوء استفاده از آن، برای مقاصد غیر قانونی خود هستند.
● چه موادی جهت تصفیه به این واحد وارد می شوند و به طور کلی آیا در حال حاضر این واحد از نظر کیفی توانایی تصفیه این پساب ها را دارد یا خیر؟
این واحد در فاز یک پتروشیمی واقع شده و با توجه به استقرار پتروشیمی های الفین جم، آروماتیک برزویه، متانول زاگرس، اوره و آمونیاک غدیر، الفین آریا ساسول و پتروشیمی پارس در این فاز، جهت تصفیه انواع پساب های صنعتی پتروشیمی طراحی شده است، ولی در حال حاضر با توجه به عدم نصب آنالیزورهای دقیق و انجام دستی فرایند تصفیه (البته در صورت تصفیه) تصفیه این پساب ها به سختی صورت می پذیرد.
● یعنی در صورت نصب آنالیزور و ابزار دقیق واحد، توانایی تصفیه ی همه پساب های ورودی را دارید؟
خیر، در صورتی که پساب ورودی به این واحد غیراستاندارد باشد، اگر تمامی قسمت های این واحد نیز وارد سرویس شوند باز هم در خصوص تصفیه این پساب ها دچار مشکل می شویم.
در اینجا می توان دو دلیل برای این ادعا بیان کرد. یکی ضعف در طراحی سیستم و نبود نظارت دقیق بر اجرای پروژه و دوم اینکه متأسفانه پساب خروجی بسیاری از پتروشیمی های منطقه، خارج از محدوده تعیین شده و استاندارد می باشد که این مهم سبب می شود تصفیه این مواد با مشکل مواجه گردد.
● آیا بر خروجی این پتروشیمی ها نظارتی صورت می گیرد یا خیر ؟
همانطور که گفتم این نظارت بسیار ضعیف بوده بطوری که می توان گفت این ناظران کمترین الزامی برای حرکت آنها در محدوده قانونی ایجاد نکرده اند. متأسفانه کسانی که وظیفه نظارت بر عملکرد این واحد را دارند هنوز نسبت به حساسیت کار خود توجیه نشده اند و به علت پایین بودن سوابق کاری آنها در زمینه پساب، می توان براحتی آنها را گمراه کرد. کما اینکه در مورد بسیاری از ناظران این اتفاق روی داده است.
در بازدید اخیر خانم جوادی، رییس محترم سازمان محیط زیست کشور که به طور سرزده از منطقه بازدید نمود نیز این ماجرا تکرار شد. در آن بازدید مدیران واحد نیم ساعت پیش از حضور رییس سازمان محیط زیست، از حضور وی در منطقه با خبر شدند. در آن لحظه به علت کمبود مواد شیمیایی (که البته ناشی از ضعف مدیریت در سفارش دهی بموقع مواد اولیه فرایند تصفیه بوده است) واحد در حالت Shut down (خاموش) بوده که با دستور مدیر واحد و مدیر مجتمع با ته مانده موادی که داشته اند واحد را راه اندازی کرده و سعی در عادی نشان دادن شرایط دارند. خانم جوادی نیز در زمان بازدید وقتی به انتهای واحد می رسند از رییس واحد می پرسند آیا خروجی به سمت دریا هم دارید؟ که مدیر با خونسردی تمام پاسخ می دهند «خیر». رییس سازمان محیط زیست می پرسد با پساب خروجی حاصل فرآیند تصفیه چه می کنید؟ اگر این پساب ها به دریا نمی ریزید پس آن ها را چه می کنید؟ مدیر مربوطه پاسخ می دهد «با استفاده از آن ها، تعداد ۱۸۰۰ درختی را که درون واحد کاشته ایم، آبیاری می کنیم. جالب این که ورودی واحد به طور متوسط ۱۵۰ متر مکعب در ساعت بوده که در صورت تصفیه !! می توان یک جنگل با چند ده هزار اصله نهال را آبیاری کرد. و یا این که با آن می توان منطقه ای به وسعت چند ده هزار متر مربع را در سال به زیر آب برد.
این که رییس سازمان محیط زیست سخنان این مدیر جسور را باور کرده یا نه را به عهده افکار عمومی می گذارم.
البته باور من این است که خانم جوادی مترصد دستیابی به فرصتی مناسب برای پاسخگویی به جسارت این مدیر است، مدیری که با بیان پاسخی بی اساس و غیرمسئولانه سعی در گمراه کردن وی و هیأت همراه را داشته است.
● آیا بعد از بازدید ایشان و هیأت همراه تغییری در وضعیت واحد بوجود آمد؟
با قاطعیت تمام می گویم خیر . نبود نظارت دقیق از طرف سازمان محیط زیست باعث شده در مواردی حتی با وجود فراهم بودن همه شرایط جهت تصفیه پساب های صنعتی نیز این واحد فقط به منزله یک ایستگاه ذخیره و پمپاژ این مواد سمی به دریا عمل کند و پساب های سمی را بدون کمترین عملیاتی روانه دریا می کند. البته با توجه به دستور مدیریت و برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات فاجعه بار این واحد، دفع و پمپاژ این مواد سمی به صورت شبانه صورت می گیرد.
باید متذکر شوم عمق دریا و گاهی اوقات هم جزر و مد باعث می شود در محل تخلیه این مواد اثری بر جای نماند.
البته بعضی مواقع آلودگی پساب های دفع شده چنان بالا می باشد که حتی جریان های شدید دریایی هم توان پوشش این فجایع را ندارد. در این موارد باز هم شاهد سکوت سازمان محیط زیست هستیم که جای بسی تعجب است.
● به هنگام بازدید از ساحل دریا موفق به فیلم برداری از لاین خروجی پساب بسیار آلوده این واحد شدیم. ظاهرا این واحد در حال حاضر از انجام امور محوله ناتوان بوده و توانایی تصفیه پساب های صنعتی ورودی به این واحد را ندارد. آیا به طور کلی تا کنون این واحد به بهره برداری رسیده است یا خیر؟
بهره برداری و تکمیل این واحد بارها یه تعویق افتاده است. قرار بود تیرماه ۱۳۸۶ به صورت کامل به بهره برداری برسد که تا کنون این وعده ها عملی نشده است. در حال حاضر این واحد به صورت دستی به فعالیت های خود می پردازد. به گفته مسئولان ارشد پتروشیمی بهره برداری از آن به ابتدای آبان ماه موکول شده است.
● به نظر شما دلایل مدیران این مجتمع برای تأخیر در راه اندازی این واحد چیست؟
اگر از مدیر این واحد و رییس مجتمع سئوال کنید پاسخی جز نیمه کار رها شدن پروژه توسط پیمانکار، تخصیص نیافتن به موقع اعتبارات و . . . نخواهید یافت. اما پاسخ دقیق تر این است که این گفته ها فقط بهانه ای برای توجیه رفتارهای غیرقانونی شان است.
آنان می توانند با انجام تعمیرات جزیی، تلاش بیشتر و آگاه نمودن کارمندان و بهربرداران واحد نسبت به حساسیت موضوع، تا حد زیادی جلوی این فاجعه زیست محیطی را بگیرند.
اما متأسفانه نبود نظارت دقیق بر عملکرد این واحد، عدم توجه مطبوعات و نهادهای مربوط به این فجایع سبب شده که آنها در سایه ناآگاهی مردم و مسئولین به اقدامات غیر قانونی خود ادامه دهند.
حال باید پرسید چرا تا کنون این واحد به بهره برداری کامل نرسیده است در حالی که نقش زیرساخت را برای سایر واحد های پتروشیمی ایفا می کند؟
● علت عملی نشدن وعده های مسئولین در خصوص بهره برداری از این واحد چیست؟
چرا خبرنگاران رسانه های استان تا کنون نسبت به این موضوع هیچ واکنشی از خود نشان نداده اند؟
● چرا با توجه به تأکید مدیران ارشد پتروشیمی مبنی بر به بهره برداری رساندن دستی این واحد، باز هم شاهد ورود این مواد آلوده و سمی به دریا هستیم؟
● چه کسی پاسخگوی شهروندان و کودکانی است که درچند صد متری این واحد، با استفاده از آب دریا زندگی می گذرانند؟
● آیا ورود این مواد به دریا سبب آلوده کردن آبی نیست که به وسیله آب شیرین کن ها به خورد مردم می دهند؟
آیا این آب شیرین کن ها توان تصفیه آب های آلوده صنعتی و پتروشیمی را دارند؟
● چرا با وجود توانایی مالی این مجتمع برای دفن لجن های صنعتی حاصل فرایند تصفیه تا کنون هیچ مکان استاندارد خاصی برای دفن این مواد در نظر گرفته نشده اشت؟
● چرا و چگونه مواد مذکور بدون هیچ گونه نظارتی از جانب کارشناسان پتروشیمی مبین و کارشناسان سازمان محیط زیست، دفع شده است؟
● چگونه با هزینه مبالغ هنگفت، این واحد هنوز به بهره برداری کامل نرسیده و تنها به ایستگاهی برای پمپاژ پساب آلوده به دریا تبدیل شده است؟
با قبول نقش و جایگاه بخش انرژی در اقتصاد کشور در فرآیند توسعه، باید به این موضوع اشاره کرد که توسعه ی غیر اصولی صنعت پتروشیمی در حاشیه خلیج نایبند و طرح کنگان در منطقه عسلویه، دریا را به نابودی خواهد کشاند و در آینده ای نزدیک این مناطق با معضل زیست محیطی بزرگی از جمله نابودی ذخایر آبزیان مواجه و مردم استان های همجوار نیز از اثرات اسف بار توسعه ناپایدار این مناطق در امان نخواهند ماند.
حفظ محیط زیست با توسعه صنعتی مخالف نیست اما صنعت باید با فناوریهای برتر و روزآمد شکل گیرد که علاوه بر مقرون به صرفه بودن اثرات زیست محیطی کمتری ایجاد کند.
نظرات شما عزیزان:
????????: مهندسی بهداشت محیط, ,